تریبون اعتراض یک بیسواد

تریبون اعتراض یک بیسواد
طبقه بندی موضوعی

حاسِبُوا اَنْفُسَکُم قبلَ اَن تُحاسَبُوا

يكشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۴، ۱۱:۴۰ ب.ظ | آبتین عزیزی | ۱ نظر

نخستین باری که حقیقت مرگ را درک کردم 5-6 ساله بودم...قبل از آن برادر از دست داده بودم ولی اینبار متفاوت تر از انچه دیده بودم بود.

در زمان کودکی که مهیج ترین چیز برایم فوتبال بود...از پسرعموی بزرگم شنیدم که شخصی حین بازی فوتبال جان داده...فکر میکردم آدمی تا پایان 90 دقیقه فرصت زندگی داشته باشد!!!

اما خب فرصتی نیست و  اجل آن زمان که باید می رسد،از آن به بعد مرگ و زندگی برایم فرصت پیدا کرد و عجیب آنکه به نسبت همسالان از مرگ هراسی نداشتم.

ولی آیا مرگ ترس دارد؟

انسانی که به اذن باریتعالی روزی ولادت یافته ،به سادگی رخ در نقاب خاک خواهد کشید و آن جهانی خواهد شد و لحظه ای که هست در آنی به نیستی بدل می شود.اما ترس برای چیست؟ احتمالا ترس از آن است که میترسیم دنیای ما زندانی نباشد که با مرگ از آن رهایی یابیم و به خوشی در بهشتی جاوید ساکن شویم.

سالها گذشت و هنگامی که برای خاکسپاری عزیزی در بهشت زهرا(س) حضور داشتم و به عاقبت کار می اندیشیدم  آنچه در فکرم بود را ماشین نوشته بهشت زهرا(س) یافتم«آیا برای این روز آماده ای؟»

«حاسِبُوا اَنْفُسَکُم قبلَ اَن تُحاسَبُوا»

 

  • آبتین عزیزی

روز موعود

مرگ

نظرات  (۱)

ولادت   امام محمد باقر علیه السلام  بر شما مبارک باد.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی