تریبون اعتراض یک بیسواد

تریبون اعتراض یک بیسواد
طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مراجع عظام» ثبت شده است

صدای آمریکا،آرامتر دروغ بگو

شنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۴، ۰۸:۵۴ ب.ظ | آبتین عزیزی | ۱ نظر

خداروشکر که در زندگی کوچک من ماهواره حضور ندارد ، اما شطرنج هم که بازی کنی نمی توان حرکات رقیب را ندید و بازی کرد.

به لطف اینترنت و سایت های متفاوت می توان پیگیر بود و دیدم برنامه ای را  با اجرای آقای مهدی فلاحتی(برخی می گویند شکنجه گر سابق ساواک، الله اعلم) در باب محدودیت ها و سانسور های موسیقی و مهمانی که از میزبان در دروغگوئی جلو زد.

اشاره های زیادی شد از تفسیر هایی از موسیقی که مورد تائید اسلام نیست و بر اساس آن برنامه را پیش بردند(طبق سیاست های پیشین گزاره های غلط را به گزاره های صحیح افزودند و نتایج غلط برداشتند.)

طبق روال پیشین ، آقای فلاحتی برای بار چندین و چندم به خواننده ارزشی حامد زمانی تاخت ( مرگ بر آمریکا خیلی کاری بوده) و با وضعی دور از اخلاق رسانه ای به مداحین اهلبین (علیهم السلام ) نیز تاخت و حتی آن مادحینی که از جانب مقامات مربوطه ، مراجع عظام و بالاخص حضرت آقا موهن خوانده شده بود را در زمره مداحی های حمایت شده از سوی نظام مقدس اسلامی خواند.

در این بین ویدئوی از جناب آقای محمدرضا شجریان نیز پخش شد، کلام ایشان در سخنرانی ای که داشتند اینطور عنوان میشد که مقامات ایشان را از فعالیت منع کرده اند، حال آنکه با جست و جویی کوتاه از سال 1388 به اینسو در می یابیم خود آقای شجریان نخست از صدا و سیما درخواست نمودند که کارهایشان به جز ربنا در رادی و تلویزون پخش نگردد و در مرحله دوم پس از پخش چندی از آثارشان، خواستند همان ربنا هم دیگر پخش نشود و از رسانه ملی به دادگاه نیز شکایت بردند.

از این قضیه هم بگذریم می رسیم به مهمان این برنامه که گویا از فعالین سابق موسیقی در ایران بوده، ضمن اینکه چندین شرکت معتبر که با خواننده های ریشه داری همکاری دارند را دلال نامید، وزارت ارشاد را کاملا رشوه بگیر و  ضد ارزش خواند.افراد حاضر در فعالیت های نظارتی را منسوبین حکومتی خواند که می توانستند نظارت را قبول نکنند(در حوزه فعالیت های زیر زمینی که نظارتی وجود ندارد مردم می بینند شرایط رعایت نشده اخلاقی در آثار را).

یکی از مواردی که عنوان کردند 11 مرحله ای بود که برای صدور مجوز کنسرت باید خواننده و گروهش اخذ کنند.در این راستا به پلیس پیشگیری و اماکن تاخت که چرا در فرهنگسرای ارسباران فیلم پخش می شود اما نظارت نمی خواهد، درحالیکه برای اجرای کنسرت حفاظت نیاز است باید 2-3 میلیون تومان پول هزینه کرد(که انگار ایشان تفاوت فیلم سینمایی که همه چیز ضبط شده است را با کنسرتی که دارای فضای احساسی و البته با نشاط و زنده است را درک نمی کنند)

از موازد یکه گفت فرم ها و تعهداتی بود که خواننده (البته بجز تعهدات فردی، همه امور بعهده برگزار کننده است) و گروهش باید پر کنند و برای هر کنسرت تکرار می شود و گروه چه و چه باید بکنند برای صدور مجوز و این قضیه در هر کنسرت تکرار می شود، که باز هم ایشان باید به این فکر کنند که مجوز برای تور کنسرت برگزار می شود و هر خواننده نهایتا دو تور در سال برگزار می کند و برای هر تور یکبار اعمال برای اخذ مجوز لازم است.

مورد نهایی که هنوز هم به آن فکر می کنم، دروغ واضح و آشکاری است که ایشان گفت، در ادامه نکوهش های دستگاه نظارت بر موسیقی فرمودند، در طول سال محرم و صفر که نمی توان کنسرت برگزار کرد(خواننده ها تمایلی برای برگزاری ندارند)، ایام فاطمیه که که سی روز و ماه رمضان هم مجوز برگزاری کنسرت نمی دهند.

اینکه به دلایل مشخصی گروه های دارای تک خوان در ماه مبارک رمضان کنسرتی را برگزار نمی کنند را اهل فن موسیقی می توانند توضیح بدهند، اما آنچه مشخص است اینکه با مراجعه به وبسایت اینترنتی ایران کنسرت ، براحتی  می توان یک نمونه از سخنان کذب گفته شده در صدای آمریکا(همان صدای شیطان) را مشاهده نمود.

کاش فرهنگش را یاد میگرفتیم

يكشنبه, ۲۳ فروردين ۱۳۹۴، ۰۲:۲۶ ب.ظ | آبتین عزیزی | ۰ نظر

یک جست و جوی ساده در فضای مجازی به ما می گوید پیام از سال 1381 در ایران راه اندازی شد و از سال 1385 همه گیر...

اما متاسفانه باز هم مثله همیشه اول خودش آمد ، یکه و تنها بدون فرهنگ سازی، در حدی سریع و بی مقدمه که اولین دریافت کننده پیامک تصور میکرد اسیر یک مزاحم شده(آنهم از نوع پیشرفته!!!!)

اما مساله اینجاست که از همان زمان به گفته برخی پیامک شد رسانه ای همگانی،و این دشوار میکرد تشخیص سره از ناسره را و درست و نادرست در هم آمیختند.شایعاتی از مرگ عزیزان که هوادارانی هم داشتند از ابتدا شد تفریح عده ای .

اما  استفاده از پیامک ها کم کم به سوی ارسال لطیفه رفت و رسید به جایی که هزلیات بود که برای یکدیگر ارسال میکردند و این رسید به کسانی که عقده ای از قوم دیگری دارند و هزلی را نشر میدهند و عده ای هم ناآگاه صرفا جهت خنده آوری این کار را کردند.

پا به پای این قضایا فضای مجازی و موبایل رشد کرد.مادون قرمز،بلوتوث، Dial up،اینترنت پرسرعت ،وایفای،IOS ، اندروید و وایبر و وآتساپ و .............. .

چه بی آبرویی هایی شد را نمی گویم که به ورطه هنر هم کشید،شایعاتی که هر لحظه در حجمی انبوه دل خانواده ها و عزاداران را لرزاند هم هیچ،حتی شایعاتی که رنگ بوی سیاسی گرفت و به بنگاه های خبرپراکنی راه یافت هم آنقدر مهم نیست،با همه مهم بودنش به لحظات درد آور جان دادن عزیزی و پخش آن هم کاری نداریم...

هنوز که هنوز موج ارسال هزلیات کم که نشده هیچ،گسترده تر از قبل اداه دارد،اما به آن یک مورد اضافه شده...به سخره گرفتن درد هر روزه و دردمندان.

یقیناً آنچه که باعث شده دست به نوشتن ببرم،تلخی واقعه ای است که احساس هر  ایرانی   را جریحه دار کرد و آزاد مردان را دل چرکین.اینجا تنها نقطه ای بود و هنوز هم هست که همه با هم متحد شوند.

این نقطه ای بود که جناح بندی سیاسی در آن نقش نداشت،اصلاح طلب و اصولگرا به حساب نمی آمدند.

اینجا جائی بود که مراجع عظام نیز فرمایشاتی  فرمودند که تماما بر خواسته مردم منطبق بود.

اما چه شد؟؟؟

اما  در شبکه های اجتماع...عده ای به فحاشی نسبت به همه اعراب پرداختند و نه به اعراب هموطن فکر کردند و نه به اعراب مجاهد و آزاده

عده ای بر طبل تفرق شیعه و سنی کوفتند.(یادتان باشد که قیام «سِپوی» را انگلستان چگونه مهار کرد.)

عده ای هم از خون آریایشان مایه گذاشتند و اعراب را پست و پایین شمردند.(کوروش نژاد پرست بود؟؟؟)

عده ای خبر ساز یو جعل خبر کردند و داستان سازی ها کردند.

و اما شنیع ترین حرکت را آن دسته از افرادی کردند که در باب این واقعه نیز هزلیاتی ساخته و فضای مجازی و غیرمجازی را با آن پر کردند.مساله ای که می توانست فضای متفرق مردمی را از هر جهت بهم نزدیک کند به فضای خنده و سخره کشیده شد و اهمیت خود را از دست داد.

حال که این قضیه را بی اهمیت کردید ، لا اقل دست نگه دارید که اگر داغدیده ای بود ، داغش افزون نشود.

یا حق