الموت یا آل سعود + نوای میثم مطیعی ( فارسی+عربی)
رسیده موسم فریاد، گذشته عصر خاموشی / نشسته بر رخ قرآن، غباری از فراموشی / نشسته مادران، به نعش کودکان / به پا نمی شود، خروشی از جهان
منبع : پایگاه اطلاع رسانی راسخون
رسیده موسم فریاد، گذشته عصر خاموشی / نشسته بر رخ قرآن، غباری از فراموشی / نشسته مادران، به نعش کودکان / به پا نمی شود، خروشی از جهان
منبع : پایگاه اطلاع رسانی راسخون
خب جمعیت اهل سنت بسیار بیشتر از شیعیان است،این در طول تاریخ نیز اتفاق افتاده...
مسائل زیادی نیز بین شیعیان و اهل سنت در میان بوده...به خیر یا به شر تا کنون گذشته،اما مساله ای که امروزه مطرح است خارج از دعوا های مذهبی است.
چندین و چند سال است نگاه کشور های غربی به ایران است که ایران حقوق بشر را چنین و چنان...اما در کنار گوش ما...کشور عربستان و حکومت آل سعود ( بخوانید آل یهود)،میکشد،می برد و جنایت به پا می کند و حتی دوستان غربی اش پیغامی نمی دهند که ای فلانی...آرامتر!
بگذریم از آنچه به سر ما در مراسم برائت از مشرکین آوردند و حمایت مالی و نظامی از صدام و تکقیری ها و ... کردند یا بگذریم از جریحه دار شدن عواطف مردمی که خونشان از هتک حرمتِ ایرانی به جوش آمد.
این روز ها ،نزدیک و نزدیک تر میشویم به روزهایی که یه روحانی شیعه (شیخ نمر النمر) به دست جانیان آل سعود به آسمان پر بکشد.به جرم آنچه برای آن قرآن میخواند...برای برابری انسان.
آنچه در عربستان مشهود است ، نشان دهنده این است که حکام بی خرد عربستانی تصمیمی جدی بر این قضیه دارند و شاید افکار عمومی جهانی،هم پیمانان عربستانی را وادار به آن کند که از این قوم خونخوار بخواهند از این اقدام دست بکشند.
برگه ای اینترنتی تهیه شده تا با امضای آن از جهان بخواهیم شیخ نمر النمر به دست خونخوار های وهابی هلاک نشود،به آدرس زیر رفته و مشخصات خود را ثبت کنید:
یادمان باشد،امام روح الله – قدس سره - فرمود : از قدس بگذریم، از صدام بگذریم، از مسئله حجاز نمی گذریم
یک جست و جوی ساده در فضای مجازی به ما می گوید پیام از سال 1381 در ایران راه اندازی شد و از سال 1385 همه گیر...
اما متاسفانه باز هم مثله همیشه اول خودش آمد ، یکه و تنها بدون فرهنگ سازی، در حدی سریع و بی مقدمه که اولین دریافت کننده پیامک تصور میکرد اسیر یک مزاحم شده(آنهم از نوع پیشرفته!!!!)
اما مساله اینجاست که از همان زمان به گفته برخی پیامک شد رسانه ای همگانی،و این دشوار میکرد تشخیص سره از ناسره را و درست و نادرست در هم آمیختند.شایعاتی از مرگ عزیزان که هوادارانی هم داشتند از ابتدا شد تفریح عده ای .
اما استفاده از پیامک ها کم کم به سوی ارسال لطیفه رفت و رسید به جایی که هزلیات بود که برای یکدیگر ارسال میکردند و این رسید به کسانی که عقده ای از قوم دیگری دارند و هزلی را نشر میدهند و عده ای هم ناآگاه صرفا جهت خنده آوری این کار را کردند.
پا به پای این قضایا فضای مجازی و موبایل رشد کرد.مادون قرمز،بلوتوث، Dial up،اینترنت پرسرعت ،وایفای،IOS ، اندروید و وایبر و وآتساپ و .............. .
چه بی آبرویی هایی شد را نمی گویم که به ورطه هنر هم کشید،شایعاتی که هر لحظه در حجمی انبوه دل خانواده ها و عزاداران را لرزاند هم هیچ،حتی شایعاتی که رنگ بوی سیاسی گرفت و به بنگاه های خبرپراکنی راه یافت هم آنقدر مهم نیست،با همه مهم بودنش به لحظات درد آور جان دادن عزیزی و پخش آن هم کاری نداریم...
هنوز که هنوز موج ارسال هزلیات کم که نشده هیچ،گسترده تر از قبل اداه دارد،اما به آن یک مورد اضافه شده...به سخره گرفتن درد هر روزه و دردمندان.
یقیناً آنچه که باعث شده دست به نوشتن ببرم،تلخی واقعه ای است که احساس هر ایرانی را جریحه دار کرد و آزاد مردان را دل چرکین.اینجا تنها نقطه ای بود و هنوز هم هست که همه با هم متحد شوند.
این نقطه ای بود که جناح بندی سیاسی در آن نقش نداشت،اصلاح طلب و اصولگرا به حساب نمی آمدند.
اینجا جائی بود که مراجع عظام نیز فرمایشاتی فرمودند که تماما بر خواسته مردم منطبق بود.
اما چه شد؟؟؟
اما در شبکه های اجتماع...عده ای به فحاشی نسبت به همه اعراب پرداختند و نه به اعراب هموطن فکر کردند و نه به اعراب مجاهد و آزاده
عده ای بر طبل تفرق شیعه و سنی کوفتند.(یادتان باشد که قیام «سِپوی» را انگلستان چگونه مهار کرد.)
عده ای هم از خون آریایشان مایه گذاشتند و اعراب را پست و پایین شمردند.(کوروش نژاد پرست بود؟؟؟)
عده ای خبر ساز یو جعل خبر کردند و داستان سازی ها کردند.
و اما شنیع ترین حرکت را آن دسته از افرادی کردند که در باب این واقعه نیز هزلیاتی ساخته و فضای مجازی و غیرمجازی را با آن پر کردند.مساله ای که می توانست فضای متفرق مردمی را از هر جهت بهم نزدیک کند به فضای خنده و سخره کشیده شد و اهمیت خود را از دست داد.
حال که این قضیه را بی اهمیت کردید ، لا اقل دست نگه دارید که اگر داغدیده ای بود ، داغش افزون نشود.
یا حق